من تو یه خانواده ثروتمند به دنیا اومدم یه عمو دارم اسمش رضاست یه پسر داره اسمش امیره منو امیر وقتی بچه بودیم همیشه با هم بودیم بازی میکردیم و وقتی بزرگ شدیم رابطمون کم شد یعنی سنمون اجازه نمیداد باهم باشیم ۱۸سالم بود که متوجه شدم به امیرعلاقه دارم اگه ۲روز نمی دیدمش دلم براش تنگ میشد امیر پسرخوبی بود ظاهر خوبی داشت اما.


عشقجان امیر ,یه ,بودیم ,اسمش ,متوجه ,دیدمش ,به امیرعلاقه ,شدم به ,متوجه شدم ,امیرعلاقه دارم ,دارم اگهمنبع

شعر های عاشقانه

جوک های خنده دار

متن های کوتاه عاشقانه | 10 جمله عاشقانه

داستان عاشقانه جولیا و دیوید

داستان عاشقانه امیر و مریم

مشخصات

آخرین جستجو ها

emohtava فروشگاه اینترنتی شقایق شادمانی سایت رسمی دانلود کلیپ های صوتی علی تلمبه rama فروش انواع حبوبات ایرانی و خارجی ولی الله پابجی سنتر www.shz1music.ir بهترین وبلاگ درباره ی عکاسی